06:58 16320
|
|
داکوتا و تایلر در اطراف اتاق پدر و مادرشان در حال حركت بودند وقتی تیلر از نوشیدنی های قهوه خود رد می شد. او باید این لباس ها را بگیرد و در حالی که او کمک می کرد تا خشک شود، که در آنجا بود تا آنها را ببیند و آنها را متوقف کند و فکر کنند که آنها چیزی شجاعانه انجام می دهند. خوب، آنها در نهایت انجام چیزی غیر شیطانی، زمانی که آنها را دیدم تایلر نیکسون، و داکوتای در حال تبدیل شدن به لعنتی تایلر تا او آماده بود تا آنها را با چنگال مهر و موم او را پرش.