01:23 20101
|
|
لیرا لووول و دوستش تیلور ساندز در اتاق او بودند، زمانی که شاگردانش به آنجا می آمدند، مثل همیشه سفت. لیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام این زمانی است که لیرا تصمیم می گیرد شلوار خود را خاموش، پایین بر روی تمام چهار نفر و جرات او را به او دمار از روزگارمان درآورد در نقطه. فکر می کنم او نمی خواهد، او شوکه شد، زمانی که او احساس دیک او را از او پشت سر گذاشت. او تظاهر کرد که او در آن نیست، اما می توان گفت او آن را دوست داشت. سپس دوست او سرنگون موقعیت خود و شروع به سوار دیمون خروس. آنها به نوبت او را لعنت می کنند و چهره هایشان را در جیزش های داغش پوشانده اند.