02:26 14505
|
|
این پسر با هیچ حوله تازه ای باقی نمانده بود، بنابراین او با پذیرش تماس گرفت و آنها را داغترین خدمتکار خود فرستاد تا او را به خدمت بگیرد. این که آیا این به طور هدفمند بود و یا برای او هیچ تفاوتی نداشت، نگاهی به چشمانش به اندازه کافی برای او بود که همه چیز را فراموش کند. او او را به وعده پول نقد خود به اتاقش تحمیل کرد و قبل از این که بداند، او شلوار خود را خنثی کرد و مکیدن خروس خود را. لعنتی، کجا می توانم این نوع خدمات اتاق را پیدا کنم؟